تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت دویست و چهارم
زمان ارسال : ۹۶ روز پیش
همایون میدانست صدرا چنین ناکامیهایی را برنمیتابد. آنقدر پرونده را زیر و رو میکرد که درزی باز نماند و حالا خود موکلش کار را خراب کرده بود.
- دادگاه بعدی کی شد؟
- افتاد یه ماه دیگه. به خود قربانی هم گفتم، یا این رشوه رو میپذیره و تاوانش رو میده، یا همینجا بیخیال شکایتش میشه و چشم روی کارای اونا و وجدان خودش میبنده.
به کلافگی صدرا حق میدهد. خودش هم بارها شاهد بود
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
💃🏼💃🏼🌺🌺
۳ ماه پیشاسرا
00من فقط نگران پروین لطفابذارصدرابگه تااوکی بشم ویه چیزپارت دیروزفکرکنم خیلی طولانی بودچون برام اصلابازنمیشه🙏💋
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
سلام عزیزم.دوباره امتحان کنید. پارتها باز میشن.🌺🌺🌺
۳ ماه پیشرزا
10فاطمه جون عالی هر چی بگم کمه ممنون بابمت نظمی که در پارت گذاری داری قلمت ماندگار عزیزم😘😘
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
زنده باشی دوست عزیز. خوش بشینه به نگاهتون.🥰🥰❤️❤️
۳ ماه پیشZahra.s
00ای جانم ای جانم
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰🩷🩷
۳ ماه پیشیانا
00قبول نیست خانم اصغری من دوران نامزدی نداشتم بعدازظهر عقد وشب عروسی بود ،اما جشنمون خیلی خوب شد❤
۳ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
عزیزممممم. الانم واسه خاطره سازی دیر نیستا. 😉❤️❤️❤️
۳ ماه پیش
Aa
00منتظر عروسیم ممنون زیبا بود🌹